رباعی

 

 

زان لحظه که دیده بررخت واکردم

 

دل دادم و شعر عشق انشاء کردم

 

 

نی، نی غلطم، کجا سرودم شعری

 

تو شعر سرودی و من امضاء کردم

 

 

حمید مصدق

 

نظرات 4 + ارسال نظر
پژمان یکشنبه 26 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 11:49 ق.ظ http://nahan-dar-jahan.blogsky.com

سلام خسته نباشید

به به از این حسن انتخاب
بسیار زیبا

موفق باشید

ملی دوشنبه 27 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 09:06 ق.ظ http://entezarepooch

سلام خوبی
وبلاگ جالبی دارید
عالی بود
موفق باشی

بزرگ سه‌شنبه 28 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 01:22 ق.ظ http://ahletamiz.blogfa.com

درود
علی خانم؟ متعجبم که چرا با این اسم نظر گذاشتید؟!!!
من با حمید مصدق خیلی خاطره دارم بیشتر از هر شاعر شعر نویی.... دورانم جوانیم با منظومه های آبی خاکستری و در رهگذار باد گذشته است.
ضمنا ما به یاد همه دوستان هستیم اگر محبت بکنید واز طریق پینگر بلاگرد آپدیت شدنتان را خبر بدهید ما دیگر شرمنده نمیشویم
بدرود

بزرگ سه‌شنبه 28 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 08:51 ق.ظ http://ahletamiz.blogfa.com

درود
کامنت آخر شما حسابی به دلم نشست.این را عرض کنم که من خودم کسی نیستیم که شما رو کوچک ببینم.برای اثبات هم دیگه ول کن اینجا نیستم مگر به زور بیرونم بکنید(حیف که این سایت شما شکلک چشمک نگذاشته.کاش همه دوستان بلاگ اسکای به بلاگفا نقل مکان میکردند)
سرسبز باشید و ماندگار
بدرود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد